۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه

حس مبهم

از کجا بگم از این سگ دویی که فردا واسه تعویض پلاک توی راهنمایی و رانندگی بزنم،یا از اینکه باید آماده اومدن یکی از دوستان از تهران باشم.
تا اونجا که یادم می یاد آخرین باری که سر از راهنمایی و رانندگی در آوردم برای گرفتن گواهینامه موتور بود که بعد کلی پشیمون شدم. کی تو این دور و زمونه گواهینامه موتور می گیره! ولی یادم نرفته که وقتی به اداره کذا رسیدم، اول یه نیم ساعت گشتم تا به یه یادم زنده رسیدم؛ وقتی هم رسیدم که آقا واسه گرفتن گواهینامه پیش کی باید برم، کدوم اتاق تحویل می گرن و اصلا این سوالا رو از کی باید بپرسم؟ طرف که از این درجه دارای لباس سفید بود، خیلی بی توجه به صورت مسئله سرو گردوند بدن و چرخوند به بقیه راهش ادامه داد. این که خوبه وقتی که به مسئول مربوط رسیدم، یادمه سه بار به طرف فقط سلام کردم ، دریغ از شنیدن حتی یا یه علیک!
یادتون باشه و یادمون باشه که تو کارای اداری کسی سلامتو علیک نیست.نباید از برخوردای سرد پشت میزها به دل گرفت.
ولی با پرابلم دوم چه کنم؟! شما تا حالا شنیده اید که برای یه آدم نصف و نیمه که داره دوباره از راهی برمی گرده و باید از این بابت خوشحال بود ، کسی تو فکر بره؟ اگر دوستم هم مثل مأمور راهنمایی و رانندگی برام مهم نبود چه برخوردی داره. ولی از اومدنش خوشحالم.

۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

اولین رمضان بدون ربنا

این اولین رمضانی است که موقع افطار صدای ربنا را نمی شنویم.تا آنجا که من یادم است، از وقتی شروع به روزه گرفتن کردیم ، ربنا و مناجات افشاری هم موقع اذان با هم بود. خاطرات زیادی از آن لحظه ها در ذهن همه هست.


محمد رضا شجریان

****
1)دیروز یک جایی افطاری بودیم. وقتی همه برای خواندن نماز آماده می شدیم، صاحب خانه گفت:لعنتی! ربنا رو هم پخش نم کنن بفهمیم کی اذون می شه...
2)یکی از آشنایان در یکی از رادیوهای محلی خوزستان کار می کند. حتی با اینکه 5 سال از بازنشستگی اش می گذرد، ولی هنوز مراسم سحری رادیو را به او می دهند.
در همان مهمانی از او می پرسم: چرا ربنا را پخش نمی کنید. گفت: خودش خواسته ما هم پخش نمی کنیم. گفتم: قبول داری ماه رمضون یه چیزیش کمه؟ گفت:این اولین رمضانیه که ربنا رو پخش نمی شه.

****************************************
ربنای استاد شجریان
مناجات افشاری
اذان موذن زاده اردبیلی

سلام وبلاگ نویسی

اين اولين پست اين وبلاگ است.اصلا قصد نوشتن وبلاگ نداشتم. ولي با خواندن حرف هاي اين آقا، بايد آب دستم بود زمين مي گذاشتم و مي نوشتم.
دانشجو نشدم ولي منتظر جواب انتخاب رشته هستم. تا چند روز آينده هم مکان درس و زندگي ام مشخص خواهد شد. ولي الان در خوزستانم.19ساله ام.
از روي علاقه طراحي وب مي کنم. اگر در اين وبلاگ مطالبي از فناوري اطلاعات ،موسيقي و فوتبال ديديد،تعجب نکنيد.
قول مي دم که زياد از خودم نگويم و دور از شما نباشم.